روانشناسی کودک و نوجوان

ساخت وبلاگ

براي والدين ، مربيان و روانشناسان نقاشي کودک يک پيام است. آنچه را که کودک نمي تواند از طريق گفتار به بزرگسالان منتقل کند از طريق نقاشي ابراز مي کند. بررسي و درک زبان نقاشي يک کودک اطلاعات مفيد و مطالب ناگفته بسياري را براي متخصصيني که در تلاش براي درک جهان کودک هستند، فراهم مي کند.

در آخرين دهه هاي قرن گذشته، تلاش متخصصين در اين زمينه آغاز شد، و بسياري از قوانين تفسير نقاشي از خط شناسي برگرفته شده است.

خطوطي که کودک در نقاشي استفاده مي کند، انعکاسي از دنياي هيجاني ، عاطفي اوست و نقاشي به تنهايي آينه اي است از جهان دروني کودک که به موازات بزرگ شدن کودک ،تغيير و تحول هشياري او از دنياي اطرافش را انعکاس مي دهد.

براي درک بهتر اطلاعات فراهم شده از نقاشي ، ابتدا مي بايستي فرآيند رشد و تحول کودک و به تبع آن تاثير اين رشد بر خط و نقاشي را بررسي کنيم . از حدود يازده ماهگي مقارن با زماني که کودک به راه مي افتد و حفظ تعادل مي کند. کودک بدون قصد خاص لکه ها و خطوطي را در فضاي اطراف خود به وجود مي آورد او کار را به خاطر لذتي که دارد انجام مي دهد همان ميل به کثيف کردن.

تحقيقات در مورد فعاليتهاي روزمره کودکان مشخص نموده است نقاشي در حدود 18 ماهگي در مجموعه رفتارهاي کودک ظاهر مي شود منتها با خطوط ناپخته و اوليه که اغلب ترسيم خطوط انحناداري است که از مرکز شروع شده و به بخشي از فضا ادامه مي يابد.

اين خطوط اغلب به صورت مارپيچ و حلزوني هستند و بدون اينکه قلم از کاغذ برداشته شوند کشيده مي شود و به همين دليل راحت تر کشيده مي شوند. کشيدن خطوط زاويه دار که لازم است قلم از کاغذ برداشته شود سخت تر است و در اين مرحل نيز نتيجه کشيدن براي کودک مهم نيست بلکه خود فعاليت کشيدن جالب و دوست داشتني است در حدود دو سالگي است که کودک مي تواند قلم را از کاغذ برداشته و نقاشي هاي او شامل هم خطوط منحني و هم خطوط شکسته است .

نقاشي کودک و نوجوان

در حدود دو نيم سالگي کودک مي تواند خطوط افقي و عمودي ، نقطه چين و دايره را ترسيم کند و پژوهش ها نشان داده است که در سومين سال زندگي کودک است که خطوط تقليدي که از مرحله خط خطي کردن بالاتر است شروع مي شود. تقريبا در سه سالگي است که کودکان سرتاسر جهان ، کشيدن آدمک را آغاز مي کنند ،همان آدمک ابتدايي که والدين آموزش مي دهند با يک دايره مرکزي و چند خط متصل که مشهور به آدمک وزغ گونه است ، اين آدمک در ابتدا به دليل تقليد از بزرگسالان چندان داراي دگرگوني يا ويژگي خاص نيست اما بعدها با بزرگتر شدن کودک دگرگوني ها و ويژگي هاي منحصر به فردي پيدا مي کند که قابل تفسير ا ست. در واقع با بزگتر شدن کودک و تجربه هاي او درباره اندام هاي بدن و دنياي پيرامونش است که آدمک ابتدايي او تحول پيدا مي کند و داراي ويژگي هاي منحصر به فردي مي گردد.

در حدود 4 سالگي کودک مي تواند با دقت و براي مدت زمان طولاني تري به نقاشي بپردازد و اغلب کودکان در اين سنين به توضيح  شفاهي آنچه که کشيده اند تمايل دارند. در اين سنين نقاشي کودکان فاقد جزئيات مهم است و هر چه براي کودک اهميت زيادي داشته بادش آن را بزرگتر و مهم تر مي کشد.

در حدود 5 سالگي کودکان در نقاشي هاي خود مي توانند از اشکال هندسي براي دادن ريخت به تجسم هاي خود استفاده کنند. در اين سن بدون توجه به الگوها، آنچه در پيرامون کودک از نظر او داراي اهميت است کشيده مي شود. از اين سن تا حدود يازده سالگي فقط گامهايي در جهت بهتر و کامل کردن نقاشي برداشته مي شود.

از آزمونهاي نقاشي مي تواند به « تست ترسيم يک شخص» ، «ترسين يک منظومه خانوادگي» ، «تست درخت» ، «تست خانه، درخت، شخص » نام برد. تست نقاشي دو کاربرد دارند: يکي مي توان ميزان تحول يافتگي يا به عبارت ديگر سن عقلي را در کودکان مورد بررسي قرار داد که اين نوع ارزيابي امروزه کمترين کاربرد را دارد زيرا براي ارزيابي هوش ابزارهاي قوي تري وجود دارد . اما کاربرد دوم مي توان در جهت بررسي عواطف به کار بست که در اين مورد نقاشي کودک يکي از ابزار هاي قدرتمند در مسائل کودک و کشف دنياي عاطفي – هيجاني کودک در ارتباط با افراد اصلي زندگي اش مي باشد.

در اينجا با نگاهي گذرا به بررسي نقاشي آدمک يک پردازيم، در واقع مسئله اين است که آدمک کشيده شده توسط کودک نشان دهنده چيست؟ از نظر عده اي از پژوهشگران معرف خود شخص کودک است از ديگاه عده اي ديگر، معرف فردي است که بيشتر از همه مورد توجه کودک است. در واقع وقتي از کودک خواسته مي شود که نقاشي آدمکي را بکشد. معمولا تصويري را که از خودش  دارد فرافکني مي کند اما گاهي هم نقاشي او معرف کسي است که در مقايسه با سايرين مورد علاقه يا نفرت اوست مثلا يکي از والدينش يا پدربزرگ مادربزرگ يا معلم مدرسه و … . اما جالب  آن است که حتي هنگامي که شخص ديگري را مي کشد بازهم فرافکني خود را در آن ترسيم نشان يم دهد که قابل بررسي است. اما عموما پژوهشگران معتقداند وقتي که از کودک مي خواهيم آدمکي را بکشيد خودش را مي کشد و به عبارتي به بيان خويشتن در رابطه با محيطش مي پردازد.

از نظر پژوهشگران اگر قرار است آدمک وزغ گونه تحول پيدا کند و دگرگون شود اين تحول و دگرگوني در خلاء اتفاق نمي افتد بلگه در ارتباط با محيط و از طريق حرکات، احساسات و افکار يک فرد خاص متحول مي شود. براي مثال ممکن است ملينا در 3 سالگي مثل همه بچه هاي دنيا آدم وزغ گونه بکشد اما در حدود 5/4 سالگي آدمک که مي کشد موها و گل سر او را بسيار مشخص و رنگ شده و بزرگ بکشد . ملينا خودش و مادرش موهاي مجعد زيبا و خوش رنگي دارند ، ملينا هميشه براي موهاي خاصش مورد توجه و تحسين بوده است اين همان اثر خود در ارتباط با محيط است که در نقاشي ابراز مي شود.

عده اي ديگر از پژوهشگران معتقد اند نقاشي کودک يا خود اوست يا نشان دهنده چيزي است که مي خواهد باشد يا تصوير چيزي که نمي خواهد باشد . بنابر اين همينشه در تعبير و تفسير آزمونها ي فرافکن بايستي مصاحبه ها و تاريخچه ها را مد نظر داشت. ملينا با توجه به موهاي زيبا و تاريخچه اي که دارد چنين تفسيري از نقاشي اش برداشت مي شود حال آنکه اگر چنين نقاشي را کودکي سرطاني که شيمي درماني مي کند ، بکشد نشان دهنده تاسف و اندوه او از دست دادن موهايش و آرزوي عميق او براي داشتن موهاي زيبا است.

لذا در تعبير و تفسير اين چنين آزمونهاي فردي با درجه علمي بالا و تجربه کافي قابل اعتماد است.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 195 تاريخ : چهارشنبه 22 آبان 1398 ساعت: 20:11

کاردرمانی  به عنوان تاثیرگذارترین روش توانبخشی برای نوزادان و کودکان مطرح است.

 این علم عبارت است از هنر استفاده از فعالیت های هدفمند درمانی، در جهت مشغول ساختن ذهن، روان و جسم کودک، به منظور کاهش اثرات مشکل، افزایش توانمندی فردی و رشد استقلال.

چه در مواردی که کودک دارایی نوعی از نقص مادرزادی است و چه در مواردی که آسیبی در حین تولد ایجاد شده باشد، کاردرمانی به منظور رفع نواقص ایجاد شده و یا ژنتیکی تجویز می شود.

  از آنجایی که نیاز هر نوزاد به درمان بر اساس ناتوانی و اختلالات موجود، متفاوت است کاردرمانی برای هر نوزاد نیز به نحوی منحصر به خود او انجام می شود.

نوع این تمرینات تاحد زیادی بستگی به سن نوزاد و نوع مشکل دارد و رایج ترین تمرینات کاردرمانی قابل استفاده برای کودکان عبارتند از :

تمرینات تعادلی و انعطافی
تمرین با توپ با هدف بهبود سینه خیز رفتن و تقویت توان عضلانی
ماساژ آرام
استفاده از کمپرس گرم و سرد روی مفاصل و عضلات

اختلالات رایج نوزادان و کودکان
از جمله اختلالات رایج نوزادان و کودکان که آن ها را نیازمند استفاده از خدمات کاردرمانی می کند.

می توان به فلج مغزی، اوتیسم ، اسپینا بیفیدا یا همان شکاف مادرزادی مهره ها، ضربه های مغزی،  اختلالات عصبی- عضلانی و کجی گردن یا  همان تورتیکولی اشاره کرد.

علاوه بر موارد فوق آسیب هایی مانند دررفتگی بخشی از بدن نوزاد در حین زایمان از طریق کاردرمانی قابل رفع است.

در ادامه به توضیح مختصری در مورد چیستی و چگونگی درمان این اختلالات از طریق کاردرمانی می پردازیم.

تورتیکولی:
یا همان کج گردنی به معنای پیچ خوردن گردن است.

این اختلال معمولا بخاطر قرار گرفتن نامناسب جنین در رحم یا بخاطر زایمان دشوار اتفاق می افتد.

لازم است بدانید تورتیکولی به میزانی که برای شما به عنوان مادر یا پدر آزاردهنده است برای نوزاد سخت نیست.

بیشتر نوزادان دردی از این بیماری حس نمی کنند و خوشبختانه این مشکل معمولاً با تغییر وضعیت یا نرمش های کششی در منزل کم کم رفع می شود.

اوتیسم یا درخودماندگی:
این اختلال به عنوان یکی از اختلالات نافذ رشدی است که هسته ی اصلی آن از طریق مشکل فرد در ارتباطات مشخص می شود.

باتوجه به اینکه تشخیص اوتیسم در سن قبل از 3سالگی نیز امکان پذیر است.

، در صورت مداخله ی زودهنگام، تمرینات کاردرمانی با استفاده از متدهای مختلف قادر به بهبود وضعیت نوزاد یا کودک خواهند بود.

فلج مغزی
اگر در طول دوره ی رشدی کودک متوجه مشکلات غیر معمولی در نشستن، خزیدن، گردن گرفتن، جمع کردن اشیای ریز و حرکات کودک شوید.

لازم است برای بررسی دقیق تر مساله به متخصص اطفال مراجعه کنید.

تشخیص فلج مغزی یک فرآیند ساده نیست و در ماه های اول رشد نیاز به نظارت دقیق دارد.

مقایسۀ مهارت های حرکتی کودک با مراحل رشد تکاملی کودکان عادی به پزشکان کمک می کند تا بتواند وجود یا عدم وجود فلج مغزی را به درستی تشخیص دهد.

اگر چه در 9 ماه اول تشخیص فلج مغزی مشکل است، اما آنچه مهم است مراجعه ی زودهنگام به منظور تشخیص مشکل است.

می توان گفت این کودکان دارای یک سن طلایی برای مداخله های توانبخشی هستند و اقدامات کاردرمانی و گفتاردرمانی به موقع می تواند در روند بهبودی آنها موثر باشد.

به عنوان مثال کاردرمانی می تواند به کاهش درد، سفتی عضلات و بهبود تحرک  عمومی و نشستن کودکان فلج مغزی کمک قابل توجهی کند.

مشکلات در گردن گیری
گردن گیری در کودکان یک مرحله تکاملی بسیار مهم است.

می توان گفت پایه و اساس کلیه ی مراحل تکاملی و رشدی کودک به گردن گیری به موقع او بستگی دارد .

تاخیر در این امر درصورت عدم توجه والدین می‌تواند به تاخیر جبران ناپذیری در مراحل بعدی همچون سینه خیز رفتن، نشستن چهاردست و پا رفتن، ایستادن و راه رفتن منجر شود.

باتوجه به حساسیت تمرینات کاردرمانی با هدف تقویت عضلات گردن نوزادان، پیشنهاد می شود تا قبل از مراجعه به کاردرمانگر از انجام تمرینات خودسرانه جدا اجتناب کنید.

تاخیر در نشستن:
در صورت تاخیر در کسب توانایی جهت نشستن، می توانید تمرین های ساده ای را در منزل انجام دهید.

به عنوان مثال کودک را به حالت نشسته روی یک زانوی خود قرار دهید و با حرکت دادن زانوی خود به طرفین، تعادل خود را به هم بزنید (کمر کودک را کنترل کنید).

در صورتی که کودک توانایی کمی در نشستن دارد و فقط مشکل تعادل در نشستن را دارد روی پاهای او در حالت نشسته چند کیسه شن کوچک قرار دهید تا به تعادلش کمک شود.

به عنوان تمرین ساده ی دیگری می توانید کودک را در گوشه یا کنج دیوار بنشانید و یا دو طرف ستون فقرات کودک را از بالا به پایین ماساژ دهید.

اگر چه انجام این تمرین ها می تواند مفید باشد اما بهتر است جهت تشخیص دقیق منشا مشکل به متخصص کاردرمانی مراجعه کنید.

جدیدترین روش های روانشناسی کودک
تمرین های کاربردی در منزل
اگر به دنبال تمرین هایی ساده و خوشایند به منظور کنترل سطح انرژی، افزایش توان جسمی، عضلانی و مفصلی فرزندتان هستید می توانید از موارد زیر استفاده کنید.

دقت کنید که میزان تند و یا کند انجام دادن این تمرین ها بستگی به هدف تان دارد.

اگر قصد دارید در ابتدای صبح و به منظور افزایش سطح انرژی کودک، تمرین کنید می توانید حرکات را به صورت تند انجام دهید.

اما اگر در تایم اوج انرژی کودک (عصر) هستید و می خواهید تا حدی او را آرام کنید اجرای کندتر حرکات کمک کننده است.

تمرین جارو برقی:
در حالیکه کودک به صورت طاق باز خوابیده، رو به روی او قرار بگیرید.

با او تماس چشمی برقرار کنید و بگویید آیا دوست دارد جارو برقی ای شود برای تمیز کردن اتاق؟

سپس در حالیکه کمی بالاتر از مچ پای او را با دو دست گرفته اید، پاها را در راستای بدن به آرامی به جلو عقب حرکت دهید.

به طوری که گویا کودک جارو برقی است که با آن در حال تمیز کردن محیط هستید.

بازی بولینگ:
در حالیکه کودک خوابیده، پاهایش را به درون شکمش جمع کنید. در همین زمان وظیفه ی شمارش را نیز به کودک بدهید.

یعنی بعد از هربار جمع کردن پاها، کودک یک عدد را می شمارد. بچه ها معمولا این بازی را دوست دارد و می توانند از طریق آن به آرامش عضلانی خوبی دست یابند.

نکات کلیدی روانشناسی کودک و نوجوان که هر والدی باید بداند
با کودک لجباز چگونه برخورد کنم؟
اختلال گفتاری در کودکان ، علائم و تکنیک های درمانی
اختلال محاسباتی در کودکان -کمک به کودکان دارای اختلال محاسبه پریشی
تصویر ذهنی درست از بدن دختر – اصول تربیتی دختران
زمان طلایی را از دست ندهید
بر اساس جدیدترین تحقیقات در حیطه ی بازتوانی و توانبخشی کودکان، مداخلات زودهنگام می تواند از طریق تاثیر بر سلول های مغزی در حال شکل گیری، عملکرد مغز را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد.

این بدین معناست که حتی در موارد حادی مانند اوتیسم و فلج مغزی، اگر مداخله ی به هنگام انجام شود، مساله تا حد زیادی قابل درمان است.

به عنوان مثال در مطالعه ای که در سال 2012 انجام شد، گروهی از کودکان اوتیسم در سنین پایین تحت درمان از طریق رویکرد ESDM به عنوان نوعی از مداخلات زودهنگام قرار گرفتند.

نتایج این پژوهش حاکی از رفع مشکلات این گروه، از بین رفتن علام اولیه اوتیسم و باقی ماندن دستاوردها در طول 2 سال بود.

بر این اساس پیشنهاد می شود با مشاهده ی علایمی که حاکی از تاخیر حرکتی یا شناختی در رشد فرزندتان هستند، به متخصص کاردرمانی مراجعه کنید تا زمان طلایی درمان را از دست ندهید.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 192 تاريخ : دوشنبه 20 آبان 1398 ساعت: 18:30

توصیه هایی برای حمایت کردن از کودکتان
یک سری روشهایی وجود دارند که شما با استفاده از آن می توانید به کودک دارای محاسبه پریشی خودتان کمک کنید – هم در مدرسه و هم در خارج از آن.

ارائه حمایت آکادمیکی
کودکان دارای محاسبه پریشی برای یادگیری در کلاس ریاضیات، انجام تکالیف و انجام دادن آزمون ها، نیاز به حمایت اضافی دارند.

ارائه انواع مختلف کمک ها می تواند به شما و کودک تان کمک کند تا ابزارهای مناسبی را برای تامین نیازهای وی پیدا کنید.

معلمان خصوصی
 یک معلم خصوصی ریاضیات، به خصوص معلمانی که در رابطه با کار کردن بر روی دانش آموزان دارای سطح یادگیری مختلف با تجربه می باشند، می تواند به شما کمک کند تا مسائل ریاضی را به صورت موثرتری یاد بگیرد.

همچنین تدریس خصوصی به کودک شما اجازه می دهد که این مهارت های ریاضی را به صورت آرام تر و در یک مجموعه دارای استرس کمتر یاد بگیرید.


ابزارهای مناسب
 ابزارها و تکنیک های حمایتی می توانند به کودکتان کمک کنند تا مشکلات مختلفی را حل کنید.

یک ماشین حسابی که وی نحوه کار کردن آن را می داند
مداد (برای پاک کردن!)
کاغذ گراف برای کمک به وی به منظور درست در نظر گرفتن ستون ها و اعداد.
یادآوری کننده های تلفنی از پیش تنظیم شده و هشدارهایی برای کمک به وی و برای در نظر داشتن زمان.
برنامه ها و بازی های ریاضی که به وی اجازه می دهد تا مهارت های اساسی را به یک روش سرگرم کننده مورد استفاده قرار دهید.
تطابق
 با معلم کودکتان همکاری کنید تا مطمئن شوید که وی می تواند دسترسی مناسبی به حمایت های زیر داشته باشد:

دسترسی به ماشین حساب در طول کلاس و آزمون ها
زمان اضافی در آزمون ها
یک محیط آرام در حین کار
گزینه مربوط به ضبط سخنرانی ها
دسترسی به یادداشت های معلم
سپری کردن یک مدت زمانی در اتاق منبع ریاضی (در صورتی که مدرسه وی چنین موردی داشته باشد)
تدریس خصوصی در مدرسه یا کمک در تکالیف خانگی
شناسایی اضطراب
اختلال محاسباتی در کودکان
جدیدترین روش های روانشناسی کودک
اختلال محاسباتی در کودکان
کودکان زیادی – دارای محاسبه پریشی یا بدون محاسبه پریشی – با یک موردی مواجه هستند که معمولا اضطراب ریاضی نامیده می شود.

دکتر مردیت کراویتز[1]، به عنوان یک روان شناس عصب بالینی توضیح داده است “کودکانی که در ریاضیات مشکل دارند.

در اغلب زمان هایی که یک وظیفه مربوط به ریاضی را انجام می دهند، به خصوص تکلیف خانگی یا آزمون ها، اضطراب جدی را احساس خواهند کرد.”

در اغلب مواقع این اضطراب به یک پیشگوی خودکار و کامل تبدیل می شود؛

دکتر کراویتز معتقد است “اغلب کودکانی که در رباضیات با مشکل مواجه هستند، در اغلب مواقع آنقدر دچار اضطراب می شوند که این اضطراب بر روی فرد مسلط می شود.

این افراد به دلیل نگران بودن در مورد عملکرد بدشان، توانایی مناسبی برای تمرکز بر روی یادگیری مسئله یا آزمون دادن ندارند.”

اضطراب درس ریاضی نشانه؛ محاسبه پریشی است؟
اضطراب ریاضی مختص کودکان دارای محاسبه پریشی نمی باشد، ولی این مورد در بین کودکان دچار شده به این اختلال رایج می باشد.

دکتر کراویتز بیان کرده است که “یکی از ابزارهای کلیدی برای کمک به کودکان دارای محاسبه پریشی، یاد دادن استراتژی های مدیریت اضطراب به آنها می باشد.”

همزمان با اینکه کودکان یاد می گیرند که اضطراب ایجاد شده در نتیجه چالش های ریاضی را مدیریت کنند، توانایی بیشتری برای به دست آوردن اطلاعات و تکنیک های مفید به دست خواهند آورد.

[1] Dr. Meredyth Kravitz

نکات کلیدی روانشناسی کودک و نوجوان که هر والدی باید بداند
با کودک لجباز چگونه برخورد کنم؟
اختلال گفتاری در کودکان ، علائم و تکنیک های درمانی
اختلال محاسباتی در کودکان -کمک به کودکان دارای اختلال محاسبه پریشی
تصویر ذهنی درست از بدن دختر – اصول تربیتی دختران
حمایت از عزت نفس
محاسبه پریشی همانند اکثر عدم توانایی های یادگیری، دارای یک سری هزینه های مخفی می باشد.

در صورتی که کودک شما دارای محاسبه پریشی باشد، در زمانی که از وی خواسته می شود تا یک کاری را انجام دهد – همانند پاسخ دادن به جدول های ضرب – ممکن است که دچار ناامیدی یا خجالت زدگی شود؛

چرا که وی با یک سری مشکلاتی مواجه می باشد، به خصوص در مابین کلاس ها و زمانی که دانش آموزان هم حضور داشته باشند.

ریشه مشکل در مدرسه است؟
ولی ممکن است که مشکلات موجود فراتر از مشکلات مدرسه ای باشند.

تاثیر محاسبه پریشی بر روی فعالیت های روزمره – انجام دادن بازی های تخته ای، انجام دادن یک تغییر درست یا حتی خواندن درست ساعت ها – می تواند باعث شود که کودک شما احساس خود آگاهی یا اجتنابی داشته باشد.

چگونه به کودکان با اختلال محاسباتی کمک کنیم؟
کمک کردن به کودکتان برای یادگیری اختلال یادگیریش می تواند ابزارهای مورد نیاز را برای مدیریت محاسبه پریشی – هر دو مورد محاسبه پریشی آکادمیکی و عاطفی – در اختیار وی قرار دهد.

وی را نسبت به وضعیت خودتان بی آگاه نگذارید.

در رابطه با مشکلات مربوط به محاسبه پریشی که می توانند ایجاد شوند و خاص باشند، صحبت کنید: “شما مطلع هستید که در حین یادآوری جدول های زمانی، لحظات دشواری را دارید یا می دانید که در زمان ناهار شما چقدر تغییر صورت گرفته است.

این مورد محاسبه پریشی می باشد.”

این چالش ها را تایید کنید و قدر سخت کوشی خودتان را بدانید – حتی در صورتی که نتایج کامل نباشند: “من می دانم که تکالیف ریاضیاتی چقدر مشکل هستند.

من به دلیل سخت کوشی شما در رابطه با این مسئله، به شما افتخار می کنم.

” دکتر کراویتز معتقد است که “تقدیر کردن از تلاش ها به جای تقدیر کردن از نتیجه، می تواند باعث شود که کودک شما نسبت به کاری که انجام می دهد، احساس غرور کند، حتی در صورتی که این تلاش به نتیجه دلخواهی منجر نشود.”

به وی کمک کنید که نقاط قوتش را شناسایی کند و یک سری جملات مثبتی را به وی بیان کنید: “مقاله شما در رابطه با پدر، دارای نوشتار مناسب و موثری می باشد. شما یک نویسنده بزرگی هستید.”

با خود گفتاری منفی مقابله کنید
 در صورتی که کودک شما مواردی از قبیل “من احمق هستم” را بگوید، نسبت به این مورد بی توجه نباشید.

به جای آن، به منظور کمک کردن به کودکی که شرایط سختی دارد، از ایده های مطرح شده در این مقاله استفاده کنید.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 196 تاريخ : يکشنبه 19 آبان 1398 ساعت: 3:08

 

نکاتی برای واداشتن بچه ­ها به مرتب کردن اتاق­شان

هر صبح جمعه و روزهای تعطیل بر سر این موضوع جنگ به پا می­شود. چه­بسا مادر و پدر یا هردو برای اولین بار با ملایمت بگویند که: «خیلی خب بچه­ها وقتشه که اتاق­هاتون رو تمیز کنید». بچه­ها نق می­زنند، وقت تلف می­کنند، گیج می­شوند، یا یکباره دست از کار می­کشند. بچه­ها اول صبح باتذکر با صدای بلند و اصرار والدین­شان عصبانی می­شوند. «چند بار باید بهت بگم این آشغال­ها رو جمع و جور کنی؟ یا همین حالا انجامش می­دی یا هیچ­وقت!»

والدین احساس می­کنند برخی قانون­ها را باید تحمیل کرد. بچه­ها می­خواهند اتاق­شان قلمروی -بهم ­ریخته­ ی- خودشان باشد. این موضوع سرآغاز جنگ می­شود. تهدید­ها شروع می­شود. بچه­ ها تا حدی تسلیم می­شوند. والدین مدام اوقات­ تلخی می­کنند. مدام بدخُلقی پیش می­آید. والدین برخی اوقات منصرف می­شوند یا از فرط ناامیدی خودشان بیشتر کارها را انجام می­دهند. برخی اوقات هم بچه ­ها کارهایشان را تا جایی که لازم است انجام می­دهند، اگر فقط والدین بالای سرشان نایستند، یا از نتیجه­ گیری پرهیز کنند، یا بچه­ ها را به کارهایی مشغول کنند که برایشان بیشتر جالب است. تا یکشنبه­ ی بعد و راند بعدی.

چرا این همه دردسر؟ چون این کار ماست. آموزش کودکانمان برای اینکه برنامه­ هایشان ردیف باشد، چه آنها اتاق شخصی داشته باشند و چه کنج دنجی برای خودشان، اندوخته­ ی مهمی برای بلوغ در مهارت­هایشان محسوب می­شود.

عادت دادن به نظم، پیش­بینی ­پذیری و ثبات در زندگی را برایشان فراهم می­سازد. دانستن اینکه چطور نظم ببخشیم و این نظم را حفظ کنیم، آنها را در چالش­های بزرگ­سالی در حاشیه امن قرار می­دهد.مرتب کردن رخت­خواب در زمان­های دشوار، ممکن است چیزی جزئی به­ نظر بیاید؛اما دانستن اینکه چطور در میان جنب­ و جوش و بدو بدوها پیش برویم و مکان دنج خودمان را داشته باشیم، مهارت­هایی هستند که ما در زمان­های سختی به­دست می­آوریم.

اصرار به بچه­ ها برای مرتب چیدن وسایل،ایندرسرا به آنها می­دهد که نسبت به چیزها مسئولیت­پذیر باشند. وقتی به آنها نشان دهیم که چطور مراقب وسایل­شان باشند، وقتی به آنها یاد بدهیم که چطور وسایل معیوب رابازیابی یا تعمیر کنند، وقتی که تشویق­شان می­کنیم به چیزی که برایشان ارزشمند است سروسامان بدهند، خلاصه­ای از مفهوم «مسئولیت­ پذیری» نسبت به مجموعه­ ی مشخصی از کارها را برایشان می­ سازیم.

ایجاد مسئولیت پذیری در کودکان

شروع آموزش به بچه­ ها برای عمل به وظایف و تکالیف­شان اصلا شرم­آور نیست، مراقبت از چیزها جای خوشحالی دارد. مراقبت عاشقانه از آنچه به ما داده شده است، راهی است که عشقی را کهآدم­ها به ما نثار کرده­اند، به خودشان بازگردانیم.

آن دسته افرادی که به­ صورت حرفه­ای موفق هستند، تمایل دارند کسانی باشند که بدانند چطور افراد، پول و امور را مدیریت کنند. آموزشبه کودکانمان که چطور قاعده ­مند، در آرامش، به­ صورت مدام ولی بی­ عجله منظم باشند، آنها را به تسلط بر یکی از این سه ساحت مهارتیِ بااهمیت مشارکت می­دهد. به کودکانتان آموزش دهید چطور امروز را سازمان­دهی کنند و می­توانید مطمئن باشید که در حرفه­ی فردایشان هم موفق می­شوند.

مثال­هایی برای بهبود وضعیت- حداقل یک­ کم

یک مثال خوب بزنید. (این کار اولین قدم است.) بچه­ ها به آنچه انجام می­دهیم، خیلی بیشتر از آنچه می­گوییم حساس­اند و عکس­العمل نشان می­دهند. آیا شما به خانه­­ی خود افتخار می­کنید؟ وسایل شخصیِ خود را منظم می­کنید؟ رفتارتان در قبال وظایف روزانه­ی خانه­داری، مثبت است؟ اگر پاسخ­تان آری­ست، پس پیروز میدان شده­اید. بچه­ها آنچه را که انجام می­دهید با پوست و گوشت­شان درمی­یابند. آنچه را به­طور معمول انجامش می­دهید، آنها هم به­عنوان چیزی معمول و مورد انتظار می­بینند.
به بچه ­ها حس غرور نسبت به مکان را بدهید. بچه­ هایی که احساس ­کنند فضایشان خاص خود آنهاست (چه کل اتاق، چه گوشه یا قفسه­ای از آن) با احتمال بیشتری آن را خوب نگه می­دارند. در پی راه­هایی باشید که خودشان بر فضای خودنظارت داشته باشند که وسایل را کجا بچینند و تصمیم بگیرند محیطشان چطور به­نظر برسد. هزینه­ا ی ندارد اگر که بگذارید مبلمان را از نو بچینند یا کمد را رنگ کنند، یا حتی بعضاً تخته­های جدید بخرند. آنها می­توانند جعبه­ ها را دکور بزنند تا قفسه­ های خودشان را داشته باشند و انتخاب کنند که چه عکس­هایی روی دیوار بزنند.
به­ طور شفاف توضیح بدهید که داشتن اتاق تمیز به چه معنی است. یک لیست کاری برای بچه­ها درست کنید که با تصاویر و کلمات ساده به کارها اشاره کند.
رخت­خواب­ات را جمع کن
لباس چرک­هایت را در سطل بینداز.
لباس­هایت را آویزان کن.
اسباب­بازی و وسایل را از زیر دست و پا جمع کن.
کف اطاق را جاروبرقی بکش.
همین الان انجامشان بده.
جایی برای همه ­چیز و همه ­چیز سر جای خودشان. اگر هر­چیز برای خودش جا داشته باشد، کار ما راحت­تر است. برای بچه­ ها جعبه و صندوقچه تهیه کنید. با هم­دیگر روی آنها برچسب بزنید و تصمیم بگیرید که چه­ چیز کجا قرار بگیرد.
شرایطش را فراهم کنید. ارتفاع قفسه ­ها باید پایین باشد. اگر بچه­هایتان به حد کافی وسایل مورد نیاز را دارند، چه­بسا برای مرتب کردن آنچه وارد اتاقش می­شود،لازم باشد چیزهایی را از اتاق خارج کند. اگر کودکی پیراهن نو می­گیرد، یک کهنه­اش به موسسه یا خیریه­ای اهدا بشود. وجود یک اسباب­بازیِ جدید به معنی این است که یک قدیمی­اش بایستی از رده خارج بشود. این کار نه­تنها بچه­ها را از غرق شدن در نخوت مالکیت حفظ می­کند، هم­چنین به آنها یاد می­دهد که از کنار گذاشتن چیزها احساس خوبی کنند.اگر قانونِ یکی-در برابر-یکی در خانواده­ی شما معنی ندارد، به­صورت دوره­ایروزی را به­شکل برنامه­ریزی­شده برای کنار گذاشتن یا دور انداختنِ چیزهای مستعمل و زهوار در رفته و بی­ارزش و شکسته اختصاص دهید. البته برای چیزهای خاص می­شود استثنا قائل شد. هرچیزی که البته چیزی که مطلقا «خاص» باشد.
وظایف خانه را در ابتدا باهم­دیگر انجام دهید. نظارت از روی صندلی، به اندازه­ی مشارکت فعال در کار تأثیر نمی­کند. انتظارات معقول داشته باشید و به آنها نشان دهید چطور می­شود انجامش داد. چنانچه در کارشان مهارت پیدا کردند و دیگر لازم نبود قدم به قدم تشویق­شان کنید، می­توانید موسیقی و ضرب­آهنگ را در لیست­تان وارد کنید. نیز از زمان تمیز کردن اتاق برای گفتگو هم می­توانید استفاده کنید.
برای سلامتی و امنیت، معیارهای معقول تهیه کنید. زدودن خطرهای سلامتی ناشی از زباله، ظرف­های کثیف، و رختشوی­خانه­چیزی نیتس که بر سر آن چانه­زنی کرد. لیوان­های شکسته و خروجی­های دربَسته هم می­تواند امنیت و سلامتی را به خطر اندازد.
 

قانون­های متفاوت برای بچه­ های بزرگ­تر

از جلوی بچه­ هایی که پیش از رسیدن به نوجوانی یاد گرفته باشند چطور اتاق را مرتب کنند، کنار بکشید.

برای کودکان و نوجوانان معمول است که والدین­شان را از خودشان دور کنند. آنها احتیاج به حریم خصوصی دارند. آنها گوشه­ای از دنیا را می­خواهند تا بتوانند بر آن ادعای مالکیت کنند. آنها خواهان کنترل بیشتری بر محیط­شان هستند. لباس­های پخش و پلا در کف اتاق، کُپه جوراب­های کثیف، انبوه سی­دی، و کاغذهای باطله علایم استقلال آنهاست. دراشتیاق شدیدشان به اثبات این استقلال می­توانند هر­ کاری که دلشان می­خواهد انجام دهند و این اتفاق بزرگ­ترهای پیرامون آنها را می­رنجاند.

معیارهای سلامتی و امنیت و قفل کردن درها را بارها به آنها تأکید کنید. وقتی نتوانند یک پیراهن تمیز پیدا کنند، چطور می­توانید مراقبشان باشید؟ شاید برای تهییج کودک به رفتن بهرخت­شوی­خانه، چیزی نداشته باشید.اسثنائاً اگر به دلایلیفکر می­کنید چیز خطرناک یا غیرقانونی ممکن است در آنجاوجود داشته باشد، برای کشف این موارد آنها را از آن مکان دور کنید. در این موارد تمام شرط­ و قول­ها منتفی است. زمان بررسیِ سرزده از اتاق است.

در غیر این­صورت به آنها اعتماد داشته باشید. اگر به آنها خوب آموزش داده باشید، درس­ها در اندک زمانی در وجودشان نهادینه می­شود. بسیاری والدین حیرت­زده شده­ اند از اینکه می­ بینند نوجوانان شلخته­ ی آنها به محض اینکه به سمت اتاق شخصیِ خودشان راه می­افتند، به خانه­ دارهایی دقیق و وسواسی بدل می­ شوند.

 

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 196 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 21:36


پرخاشگری انواع مختلفی دارد؛ مثلا می تواند از نوع بدنی باشد مثل زدن و گاز گرفتن یا پرخاشگری لفظی باشد مثل فریاد زدن و تحقیرکردن

همچنین ممکن است پرخاشگری به صورت تجاوز به حقوق دیگران و زورگویی خود را نشان دهد.

 گاهی والدین رفتارهای پرخاشگرانه را اصولا پرخاشگری تلقی نمی کنند یا حتی تشویق می کنند.

به عنوان مثال وقتی کودک به زور و با کتک اسباب بازی را از کودک دیگری می گیرد، این رفتار را باعرضه بودن تلقی و تشویق می کنند!

اگر نمونه ای از رفتارهای فوق را در کودک تان مشاهده کردید که به صورت مداوم انجام می شود، لازم است به دنبال ریشه یابی و درمان پرخاشگری او باشید.


مهم ترین علل پرخاشگری کودک را در اینجا بخوانید
آیا کودک تان پرخاش را یادگرفته است؟
مسلما یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است.

کودکانی که در زندگی خود الگوهای رفتاری پرخاشگرانه مانند پدر یا مادری عصبانی و پرخاشگر دارند، پرخاشگری را یاد خواهند گرفت و این یادگیری در بازی های آنها نمود خواهد داشت.

 این کودکان اسباب بازی ها را پرتاب می کنند. از آن ها درست استفاده نمی کنند و به آن ها آسیب می رسانند یا هنگام بازی کردن به عروسک ها و شخصیت های بازی ناسزا می گویند و آن ها را کتک می زنند یا تمسخر و تحقیر می کنند.

بنابراین در گام اول لازم است از خودتان سوال کنید “نمره ی پرخاشگری کلامی و غیر کلامی من چند است؟”

آیا مهارت های ارتباطی کودک ضعیف است؟
کودکانی که رفتار پرخاشگرانه دارند معمولا خودانگیخته، بی‌قرار و زودرنج‌اند. این مسئله می تواند ریشه در کمبود مهارت‌های ارتباطی نیز داشته باشد.
کودکی که شیوه ی صحیحی برآورده کردن خواسته هایش را یاد نگرفته است، به روش هایی مانند پرخاشگری بیشتر متوسل می شود.

به فرزندتان یاد دهید تا برای تحقق خواسته هایش، گفت و گو کند. به او بگوییدکه وقتی فریاد می زند، گریه می کند و زور می گوید.

نمی توانید متوجه خواسته اش شوید و برای رسیدن به درخواستش، لازم است آن را بدون تهدید و پرخاش بیان کند.

سبک تربیتی شما، دلیل پرخاشگری کودک.
والدینی که در فرزندپروی خود از شیوه ای مقتدرانه برخوردار نیستند، راه را برای رفتارهای تند کلامی و غیر کلامی کودک باز می کنند.

کودک در مواجه با مادر و یا پدری منفعل و مردد، شروع به جیغ زدن، گریه کردن و زورگویی می کند. زیرا می داند از این راه خواهد توانست به اهداف خود برسد.

بنابراین لازم است شیوه ی برخوردی خود با کودک را اصلاح کنید و مقتدر باشید.

اقتدار به معنای زورگویی نیست. در این شیوه لازم است قوانین و خواسته های منطقی خود را به شکل واضح و شفاف مطرح کنید و آن ها را بدون دلیل تغییر ندهید تا کودک دریبابد که حرف شما یک کلمه است!

والدین زورگو، کودک پرخاشگر
به طور معمول از ۲سالگی و حتی کمی قبل از این سن، نشانه‌های استقلال طلبی و خروج از تابعیت رفتار مادر در کودکان با غذا نخوردن بروز می‌کند.

در صورتیکه این حس استقلال طلبی، به درستی درک نشود و مادر برای غذاخوردن کودک دو ساله به زور متوسل شود، پرخاشگری کودک امری طبیعی خواهد بود.

زور و تهدید در برابر غذا خوردن کودک باعث عدم رشد شخصیت، پرخاشگری و عدم اعتماد به نفس وی در بزرگسالی می‌شود که عوارض روانی متعددی را به همراه دارد.

در حقیقت کودک با غذانخوردن و پرخاشگری می خواهد به شما بفهماند که من بزرگ شده ام و حق انتخاب دارم.

بنابراین در صورتی که علت پرخاشگری کودک تان، مجبور شدن به غذا خوردن است، باز هم لازم است شما به عنوان والد، شیوه ی رفتاری خود را تغییر دهید.

به کودک حق انتخاب دهید و اجازه دهید تا در مورد غذا خوردنش تصمیم بگیرد.

کودک تان حق دارد در این زمینه تصمیم بگیرد و تبعات به موقع غذانخوردن مانند گرسنه ماندن را نیز تجربه کند.

آیا والدی مقایسه گر هستید؟
مقایسه مداوم فرزندان آن هم ازکودکی با بچه‌های فامیل، دوستان و حتی همبازی‌های شان باعث می‌شود که آن ها با توجه به سرخوردگی ناشی از مقایسه و رقابت دائم، بیش ازحد معمول حساس و خشمگین باشند.

خوب است بدانید بچه‌ها وقتی نمی‌توانند فاصله خودشان را با کسانی که پدرو مادر با آن ها مورد مقایسه قرار می‌دهند، پرکنند،  احساس شکست و طردشدگی خواهند کرد.

احساس تلخی که مقدمه صدمات روانی زیادی است. بنابراین به جای مقایسه فرزندتان با بقیه، به استعدادها و علایقش توجه کرده و به او احترام بگذارید.

 با این کار اعتماد به نفس فرزندتان رشد می کند و با توجه به توانایی‌ها و مهارت‌هایش احساس برتری و سرآمد بودن کرده و خشم کمتری را تجربه می‌کنند.

همه این مسائل باعث می‌شود که فرزند شما دیگر پرخاشگر نباشد.

جدیدترین روش های روانشناسی کودک
موتور تولید خشم را شناسایی و متوقف کنید.
علاوه بر موارد ذکر شده، لازم است موتور تولید خشم در خانواده ی تان را نیز شناسایی و متوقف کنید.

ممکن است پرخاشگری کودک تان منجر به ایجاد چرخه ای معیوب شده باشد. به این صورت که فرزندتان، فریاد می زند، شما از کوره در می روید، فرزندتان بیشتر داد می زند و احتمالا شما نیز عصبانی تر می شوید.

به منظور پیشگیری از گیر کردن در این دور معیوب، مهم ترین ابزاری که نیاز دارید، “حفظ آرامش” است.

اگر کودک تان متوجه شود که می تواند با پرخاشگری و داد زدن، شما را آشفته کند، این کار را خواهد کرد.

بنابراین آرام باشید تا کودک تان دریابد که با داد زدن و توهین به جایی نمی رسد.

سپس در کمال آرامش از فرزندتان بخواهید تا خواسته اش را به صورت شفاف بیان کند.

نکات کلیدی روانشناسی کودک و نوجوان که هر والدی باید بداند
با کودک لجباز چگونه برخورد کنم؟
اختلال گفتاری در کودکان ، علائم و تکنیک های درمانی
اختلال محاسباتی در کودکان -کمک به کودکان دارای اختلال محاسبه پریشی
تصویر ذهنی درست از بدن دختر – اصول تربیتی دختران
راهکارهای ساده ی درمان پرخاشگری
حالا که متوجه مهم ترین علل پرخاشگری در فرزندتان شده اید، با اصلاح علل، می توانید پرخاشگری را به حداقل برسانید.

لازم است مقایسه، زورگویی و رفتارهای پرخاشگرانه ی خودتان را کنار بگذارید.

در مواجه با پرخاشگری فرزندتان مقابله به مثل نکنید و به او یاد دهید تا نیازهای خود را به روشی صحیح بیان کند.

مقتدر باشید و الگوی خوبی برای همانندسازی کودک تان باشید.

شاید لازم باشد برای تغییر رویه ی خود، کتاب هایی در زمینه ی نحوه ی ارتباط با کودک و والدگری موثر نیز مطالعه کنید که کتاب “فرهنگ تفاهم با فرزندان، نوشته ی توماس گوردون” یکی از بهترین آن هاست.

در مسیر خاموش کردن پرخاشگری کودک، دو راهکار طلایی زیر را نیز فراموش نکنید.

رفتارهای خلاف پرخاشگری را تشویق کنید.
متمرکز شدن بر پرخاشگری، همیشه هم مفید نیست. در مواردی لازم است طوری برخورد کنید که گویا پرخاشگری کودک را ندیده اید.

اما چشم تان مجهز به ذره بینی است که حتی کوچک ترین رفتارهای مسالمت آمیز و دوستانه را نیز می بیند و تشویق می کند.

به رفتارهای پرخاشگرانه بی توجهی کنید.
لازم است به این نکته تاکید کنم که بی توجهی به رفتارهای پرخاشگرانه در صورتی تجویز می شود که شما در حال زورگویی به کودک و یا پافشاری بر خواسته ای نامعقول نباشید.

مثلا اگر کودک تان یاد گرفته است تا با کتک زدن دوستانش از شما تایید بگیرد، لازم است به رفتار پرخاشگرانه اش بی توجه باشید و اگر توانست برای حل مشکل با همسالانش از روشی غیر از زور استفاده کند، او را تشویق کنید.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 14 آبان 1398 ساعت: 0:00

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر یک کودک در حضور خانواده خود جرات رفتن به اتاق خودش را نداشته باشد و از تنهایی و تاریکی در اتاقش به شدت وحشت داشته باشد می شود او را در زمره کودکان ترسو قرار داد.

نکته مهم در کاهش ترس در کودک ترسو این است که باید او را به تدریج با این کار اشنا نمود مثلا اگر او از شنا کردن در عمق یک متری می ترسد ابتدا لازم است تا در عمق سی سانتی قرار گرفته و ارام ارام و با گذشت زمان از او انتظار قرار گرفتن در عمق یک متری را داشت و نه اینکه یکباره او را در درون عمق یک متری پرتاب کرد و گفت ایرادی ندارد و ترسش ریخته می شود! چرا که این کار می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی منجر به مرگ نیز شود. باید برای کاهش ترس در کودکان ترسو با ان ها همراه شد مثلا در مثال بالا اگر پدر به ارامی دست فرزند خود را بگیرد و او را با محیط استخر و آب آشنا نماید کودک کم کم می تواند به  شرایط عادت کرده و ترسش فرو می ریزد اما تصور کنید که پدری به  جای این کار به یکباره فرزند خود را در درون اب بیندازد. در واقع در صورت بروز چنین اتفاقی کودک به پدر و یا مادر بی اعتماد شده و ترسی دیگر در او به وجود می آید که ترس از والدین است و اگر او به این مرحله برسد نه تنها بسیاری از ترس هایش خوب نمی شود بلکه بدتر نیز خواهد شد و دیگر به هیچ نحوی نمی توان به راحتی ترس ها را در او از بین برد و به او کمک کرد. استفاده از واژه های مثبتی مانند ” می دونستم که تو میتونی” مطمنم که تو شجاعی” و این قبیل عبارات می تواند اعتماد به نفس را در کودک افزایش داده و هم چنین مثالهایی از قهرمانان شخصیت هایی که فرزند در کارتون و فیلم و با داستان خوانده بسیار مهم می باشد. مثلا بگویید ” پسرم مثل فلان قهرمان شجاع است” البته این نکته را باید دقت نمود که کودک نباید حس کند که تحت فشار است بلکه به آرامی و ظرافت باید این موارد به او گفته  شود. نکته مهم بعدی این است که اگر کودک ترسو از مواجهه با ترس فرار کرد یک امر طبیعی است و نباید حمایت شما از بین رود چرا که در این صورت او احساس ترس بیشتری نموده و ممکن است که به طور کلی اعتماد به نفسش از بین برود پس نیاز است تا دائما او حس کند که شما به عنوان حامی و پشتیبان او هستید حتی اگر او هنوز آمادگی شکست ترس و مواجهه شدن با آن را به خوبی نداشته باشد.

نکته مهم دیگر این است که می بایست صبور باشد و فرصت های زیادی به فرزند خود بدهید مثلا اگر او نتوانست با ترسش مقابله کند به او بگویید” هیچ ایرادی ندارد هنوز هم فرصت داری” این جمله به او می فهماند که تسلیم شدن معنایی ندارد و همواره باید امیدوار بود. مورد مهم دیگر این است که هرگز نباید ترس ها را در یک کودک ترسو کم انگاشته و آن ها را مسخره نمود چرا که جنس ترس در آن ها با بزرگسالان متفاوت است مثلا نباید به او بگویید” تو که دیگر بچه نیستی، این که ترسی ندارد” و به جای آن می شود گفت” من هم از برخی چیزها می ترسم که شاید تو نترسی” اما ترس نمی تواند من را شکست دهد و نکته مهم هم همین است که کودک بفهمد که می تواند بزرگترین ترس ها را نیز شکست داده و راحت شود. در نهایت و در صورت رعایت موارد گفته شده اگر باز هم کودک ترس های زیادی دارد که روند زندگی اش را مختل نموده مشاوره با متخصصان روانشناسی می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد.

 

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 182 تاريخ : شنبه 11 آبان 1398 ساعت: 19:01

نیازها به سرعت رشد می کنند، تا جایی که چیزهای زیادی وجود دارند که نوجوان باید یاد بگیرد و تمام وقت باید در حال انجام فعالیتی باشد.

در مقایسه با راحتی، امنیت و استراحت دوران کودکی، دوران نوجوانی زمانی است که شخص وارد مسیر سریعی از انجام فعالیت ها می شود. سرعت زندگی فرد همزمان با رشد او افزایش می یابد.

بنابراین افزایش سن برابراست با افزایش سرعت.

در دوره ی نوجوانی نسبت به دوره ی کودکی انتظارات بالاتر می رود و در دوره ی بزرگسالی انتظارات از دوره ی نوجوانی بیشتر است. به عنوان فردی که وابستگی کمتری به والدینش دارد، باید برای خودش کارهای بیشتری انجام دهد.

این مسئله مانند فرمولی است که نوجوانان در دوره ی دبیرستان یاد می گیرند، نرخ سرعت برابراست با فاصله یا زمان.بنابراین کمی تغییر در سرعت زندگی نیازمند زمان است. هر چقدر کار بیشتری برای انجام دادن باشد زمان محدودتری برای انجام همه انها وجود دارد بنابراین سرعت زندگی که فرد حس می کند بیشتر می شود.

چیزی که در دوره ی نوجوانی، نوجوان متوجه آن می شود این است که انتظارات متعددی برای برآورده شدن وجود دارد، کارهای بیشتری برای انجام دادن دارد، و باید مدیریت بیشتری بر انجام مسئولیت هایش داشته باشد. بنابراین، با این توصیفات، میزان انتظارات زندگی در دوره راهنمایی، دبیرستان و بعد از فارغ التحصیلی افزایش می یابد.

سرعت زندگی در دوره ی راهنمایی

دوره راهنمایی مثال خوبی است برای افزایش انتظارات زندگی، این دوره برای سازماندهی خود و فعالیت های اجتماعی نسبت به دوره ی دبستان پیچیدگی بیشتری دارد و تعداد کمی از مردم می توانند همه ی انتظارات را برآورده سازند. در این بخش اموزشی بزرگتر، معلمان بیشتری وجود دارند که کارها را تخصصی تر انجام می دهند، و قوانین بیشتری برای رعایت کردن وجود دارند، در حالی که ارتباط با همسالان باعث رقابت بیشتر و در برخی مواقع برای دانش آموزان برای افزایش فشار درحفظ موقعیت اجتماعیشان ظالمانه خواهد بود. با میزان بالای انتظاراتی که به صورت همزمان از او دارند انجام دادن این همه کارها غیر ممکن به نظر می رسد.

همچنین بسیاری از تقاضاهای انتخابی نیز وجود دارند که نوجوانان می توانند برای دنبال کردن آن‌ها دست به انتخاب بزنند. برای نمونه، انتقال به دوره ی راهنمایی، ورزش های مورد علاقه نوجوان و انتخاب اینکه نوجوان می خواهد چه رشته ی ورزشی را ادامه دهد.

چیزی که آنها به سرعت متوجه آن می شوند این است که مدرسه و والدین چقدر نسبت به رشته های ورزشی در دوره ی راهنمایی نسبت به دوره ی دبستان از خود جدیت نشان می دهند، و بیشتر از انها انتظار داشته و روی آنها حساب می کنند. در مقایسه با دوران دبستان که زمان بیشتری برای بازی کردن داشتند. اکنون باید کار بیشتری انجام دهند.

رشته های ورزشی که در دوره ی دبستان بیشتر تفریحی بودند در دوره ی راهنمایی رقابتی تر شده اند و باید تلاش شود که آنها را به صورت موثرتر انجام دهند.

این انتقال بازنمایی انتخاب رشته ورزشی است که احتمالا نوجوان آن را در آینده دنبال خواهد کرد- آیا انها این فعالیت ها را در شرایط سخت تری نیز پیگیری خواهند کرد؟ نوجوان می تواند در این دوره انتخاب کند که فعالیتی را دنبال کند و یا اینکه آن را رها کند. بدتر این است که باید برای برآورده کردن انتظارات تلاش بیشتری انجام دهد و دیگر به این فعالیت ها به چشم یک سرگرمی نگریسته نمی شود.

بنابراین یک دانش آموز انتخاب می کند که انرژی اش را صرف فعالیت های ورزشی کند، و دانش اموز دیگر کار دیگری برمی گزیند.

سرعت زندگی در دوره ی دبیرستان

با توجه به اینکه نوجوان با رشد توانایی هایش به دبیرستان وارد می شود: «من هر فعالیتی را که دوست دارم انجام می دهم، سخت ترین تلاشهایم برای انجام کارها باعث شده است که کارها را درست انجام دهم، در کلاس های پیشرفته ثبت نام می کنم و سطح توانایی هایم را بالا نگاه می دارم، هر زمان که دوستانم به من نیاز داشته باشند من در آنجا حضور خواهم داشت. من زیاد غذا می خورم، کم می خوابم، بعضی وقتها در مورد تمام کارهایی که باید انجام دهم سرگیجه می گیرم. ولی من هیچ کدام از این کارها را نمی توانم رها کنم!»

سرعت زندگی این دختر جوان را در نظر بگیرید: او می خواهد که هر چیزی را که برایش ارزشمند است انجام دهد، تصورش اینست که باید هرکاری را به بهترین نحو انجام دهد و به خاطر نیاز دوستانش فداکاری کند. بنابراین حق با اوست: در یک لحظه او تمام کارهایی که از او انتظار می رود را انجام می دهد، ولی این مسئله باعث می شود که علائم استرس و رفتارهای عصبی به عنوان نتیجه ی این کارها در فرد مشاهده می شود، از نداشتن استراحت کافی، و از اینکه مجبور است کارهای زیادی انجام دهد احساس ناراحتی می کند. زمانی که فرد به صورت مداوم با انتظارات و توقعات مواجه می شود معمولا استرس، خستگی، دردهای آزار دهنده، از دست دادن مراقب های همیشگی را تجربه می کند، و یا اینکه دیگر ظرفیتی حتی برای انجام کارهای پایه را ندارد.

با این وجود، او در این رابطه در اشتباه است: در حقیقت، او می تواند سرعت زندگی اش را کاهش دهد در نتیجه سطح استرسش کاهش می یابد. او می تواند سه تنظیم کننده روان شناختی خواسته ها یعنی اهداف شخصی، استانداردهای شخصی، و محدودیت های شخصی را کنترل کند، هر چیزی را که او بخواهد می تواند شروع و یا پایان دهد حق انتخاب با اوست.

اهداف باید با بلند پروازی همراه باشند: چقدر خواهان رسیدن به هدف در این لحظه است؟

استانداردها باید همراه با کمال گرایی باشد: چقدر انچه که انجام می دهد  را باور دارد؟

محدودیت هایی که باید برای انجام کار تحمل شوند: چقدر می تواند در هر زمانی مسئولیت کاری را بپذیرد؟

پس از فارغ التحصیلی

در آستانه ی آخرین دوره ی نوجوانی، دوره ی استقلال طلبی (18 تا 23 سالگی)، سطح توقعات در این دوره از دوره های دیگر بیشتر است، این مسئله که یک نوجوان در انجام مسئولیت هایش را در دوره ی دبیرستان یاد گرفته باشد برای نوجوان بسیار کمک کننده است که اهداف، استانداردها، و محدودیت هایش را مشخص کند بنابراین او می تواند به سرعت دادن به زندگی اش ادامه دهد که می تواند باعث فعال نگه داشتن او شود بدون اینکه او برای انجام کارهایش اجباری داشته باشد.

با پایان 48 ماه دوره دبیرستان، بنابراین او به دوره ای منتقل می شود که استقلال بیشتری به دست می آورد، پس به راحتی احساس اضطراب، هیجان و آمادگی برای ناتوانی به سراغش می آید. فارغ التحصیلی به چهار منبع متفاوت دیگر برای تغییر توقعات سرعت خواهد بخشید و فعالیت هایی را دنبال می کند و یا انجامشان را متوقف می کند و او از شرایطی به شرایط دیگر منتقل می شود.

او باید کارهایی را شروع کند که برایش جدید است- مانند زندگی کردن دور از خانه.

او کارهایی را که درمیان گروه دوستانش در مدرسه انجام می داده است را متوقف می کند.

او یک سری فعالیت هایش را افزایش خواهد داد- برای مثال در مقابل مسئولیت هایش مدیریت بیشتری بر خودش خواهد داشت.

او یک سری مسائل را کاهش خواهد داد مانند وابستگی به حمایت مالی والدین و یا دیگر حمایت ها. در اینجا کارهای بسیار زیادی است که باید یاد گرفته شود و برایشان برنامه ریزی شود.

تفسیر مبارزه ی یک جوان برای براوردن انتظارات در دوره ی پایانی نوجوانی: «بعضی وقتها فکر می کنم که زندگی ام خارج از کنترل است. زمان خیلی کوتاه است. من نمی دانم که چطور همه ی این موارد را با هم حفظ کنم و همه ی کارهایم را انجام دهم!»

رشد بیشتر سرعت بیشتر. نوجوانان بزرگتر باید خود را به حدی برسانند که با بزرگسالان برای استقلال در انجام کارهایشان برابری کنند. بنابراین باید بیشتر تلاش کرد و مسئولیت پذیرتر بود.

در این زمان آسیب پذیر، این مسئله که یک نوجوان بتواند سطح توقعات را تنظیم کند و بتواند سرعت زندگی اش را در حد اعتدال نگه دارد، با انتخاب اولویت های شخصی و سرعت بخشیدن برای دستیابی به اهداف دستیافتنی، استانداردهای نرم و محدودیت های واقعی می تواند واقعا کمک کننده باشد. «این وظیفه ی من است که تصمیم بگیرم که چقدر تلاش کنم، چقدر کارم را خوب انجام دهم، و چه مقدار کارها را به عهده بگیرم. به هر حال من هم انسان هستم.»

برای والدین، زمانی که آخرین نوجوان خانه را ترک می کند، دیگر لزومی برای نظارت و جمایت وجود ندارد، بنابراین سرعت زندگی کاهش می یابد. پس از مدتی که والدین زمان کافی نداشتند اکنون به عنوان والدین فعالیت ها رو به کاهش است: «با اینکه بچه مان رفته بسیار سخت است تصمیم بگیری که برای خودمان چه کاری انجام بدهیم!»

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 195 تاريخ : جمعه 10 آبان 1398 ساعت: 1:55

مصرف الکل، سیگار، مواد استنشاقی و دیگر مواد مخدر در دوران نوجوانی یک نگرانی مهم والدین به شمار می رود. کودکان و نوجوانان در سنین کودکی شروع به مصرف مواد مضر و غیرمجاز می کنند. نوشیدن شراب، سیگار کشیدن و مصرف مواد می تواند بر سلامت کودک شما تأثیرگذار باشد. همچنین این مسئله می تواند بر رشد جسمی، هیجانی و عملکرد تحصیلی تأثیر داشته باشد. شما می توانید سوء مصرف مواد را با توجه به عوامل ذیل بشناسید و با مشاهده آنها واکنش مناسبی داشته باشید:

بازشناسی به موقع نشانه های سوءمصرف مواد
در میان گذاشتن عواقب سوءمصرف مواد با نوجوان خود
اتخاذ کردن درمان مناسب، در صورتی که نوجوان شما با مسئله سوءمصرف درگیر است.
سوء مصرف مواد را چگونه بشناسیم و با آن مقابله کنیم.

 

از تکنیک های زیر استفاده کنید؛

آیا نوجوان شما الکل یا مواد مخدر مصرف می کند؟

اگر شما فکر می کنید نوجوان شما مواد مصرف می کند، علائم هشدار دهنده زیر را از یاد نبرید. آنها شامل:

علایمی که نشان دهنده سوءمصرف مواد است. هرگونه برهم خوردن ظاهری فرد را ملاحظه کنید. بعلاوه، ردهایی از سوءمصرف مواد را مانند لباس مندرس در اثر رسوخ مواد اشتعال زا یا ابزارهای نئشه کننده از نظر دور نگاه ندارید.
مراقب تغییرات موجود درآداب و معاشرت او با دوستانش باشید. دوستان نوجوان شما بیشترین تأثیر را خواه در مصرف مواد و خواه در عدم مصرف مواد دارند.
متوجه تغییرات رفتارش در منزل مانند پرخاشگری یا گوشه گیری که نسبت به دوران کودکی او شدیدتر شده است، باشید.
 

آیا او مصرف مواد را تجربه کرده است؟

اگر فکر می کنید نوجوان شما شروع به مصرف الکل یا مواد دیگری کرده است:

هر گونه سرنخی از وجود سوءمصرف را پیدا کنید. در مورد اثراتی که آن دارد و اینکه چه احساسی با مصرف دارد صحبت کنید. به آنچه که نوجوان شما دوست دارد مصرف کند و دلیل آن با دقت گوش دهید. درصورت داشتن رابطه ای دوستانه با یکدیگر، نوجوان شما احتمالاً در این مورد با شما، رفتاری صادقانه داشته باشد. از رفقای او که به او مواد داده اند یا کسانی که با هم مواد مصرف کرده اند جویا شوید.

نگرانی های خود را بیان کنید. در مورد نگرانی ها نه تنها از الکل و قرص ها بلکه از مشکلات ادامه دادن این روند صحبت کنید. برای مثال، آیا در عملکرد تحصیلی خللی ایجاد می کند؟

انتظارات خود را از او دوباره بازگو کرده و مرور کنید. درمورد قوانین خانوادگی مربوط به الزام عدم سوءمصرف مواد گفتگو کنید. عواقب نقض قوانین را بحث کنید. اگر از هرگونه مصرف مواد نوجوان خود ناراضی هستید آن را واضح و شفاف بیان کنید. اگر برنامه مکتوبی برای مقابله با این مباحث نداشته اید، سعی کنید یک برنامه برای نوجوان خود ترتیب دهید.

از او بخواهید مصرف مواد را متوقف کند. به خصوص با وجود سابقه خانوادگی شدید مصرف یا وابستگی به مواد از نوجوان خود بخواهید این کار را ترک کند. اگر بدون فوت وقت این کار را متوقف کرد احتمالاً او مشکلات سوءمصرف مواد نداشته باشد.

زمینه آموزش دارویی را فراهم کنید. اکنون وقت آن است که اطلاعات دارویی بیشتری به دست آورید. پزشک شما ممکن است بتواند این کار را انجام دهد. درمورد اثرات جانبی و عواقب استفاده الکل، مواد استنشاقی،سیگار و دیگر قرص ها صحبت کنید، اما راجع به هرگونه مشکلات بلند مدت تهدید کننده سلامتی بحثی نکنید.

آیا مصرف مواد غیرقابل کنترل است؟

نوجوان شما ممکن است دارای مشکلاتی در مدرسه، منزل، ارتباطات یا در باب مقررات مربوط به سوءمصرف مواد باشد. این مشکلات معطوف به مشکل سوءمصرف مواد می باشد. اگر فکر می کنید نوجوان شما هرگونه مصرف موادی دارد مانند الکل، سیگار، مواد استنشاقی یا دیگر قرص ها، به طور روزانه و مداوم به سادگی از آن چشم پوشی نکنید. این گونه مصرف کردن جدی می باشد و قابل انکار یا به حداقل رساندن نیست. استعمال منظم و مکرر مواد می تواند خیلی زود منجر به وابستگی جسمی و روانی شود. یا اینکه نوجوان شما ممکن است از قبل به مواد وابسته شده باشد.

شما می توانید راهکارهای زیر را برای کمک به فرزند خود به کار ببندید:

شک خود را به طور موشکافانه بازبینی کنید. شواهدی مبنی بر استعمال نوجوان خود را بیابید. اطلاعات حاکی از روش های تشخیص مصرف مواد را با دقت بررسی کنید. در صورت مشکوک بودن به قرص های خاصی سعی کنید اطلاعات بیشتری در مورد آن و اثراتش به دست آورید.

زمان را در نظر بگیرید. تا زمانی که نوجوان شما خیلی ناهوشیار نشده و هنوز از خود نشانه هایی از مصرف مواد را نشان نداده صبر کنید. گفتگو با شخصی که سابقه بالایی در مصرف قرص یا الکل دارد اثربخش نیست، جز این که شرایط را بدتر می کند.

در مورد استعمال بپرسید. اینکه چه چیزی مصرف می کند را جویا شوید و نیز هر چند وقت یکبار، کجا و در چه شرایطی مصرف می کند را نیز مطلع شوید. نوجوان شما ممکن است تمایل زیادی به دادن همه این اطلاعات به شما نداشته باشد.

از او بررسی دقیقی به عمل آورید. در مورد نحوه بررسی سوءمصرف مواد با پزشک مشورت کنید. نوجوان شما ممکن است نیاز به درمان داشته باشد. درمان بهنگام ممکن است از مشکلات مصرف قرص یا الکل بیشتر جلوگیری کند.

از حمایت های دیگران بهره مند شوید. گروه های مختلف پشتیبانی که شامل خانواده های معتادین می باشند را پیدا کنید. این جلسات شامل بحث هایی درمورد اثرات خانوادگی الکل و دیگر سوءمصرف مواد می باشند. همه اعضای خانواده تحت تآثیر آن قرار می گیرند و آنها نیازمند انواع کمک ها برای تغییر روش هایی می باشند تا بتوانند نسبت به اشخاص مصرف کننده مواد، عکس العمل مناسبی نشان دهند.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 207 تاريخ : سه شنبه 7 آبان 1398 ساعت: 21:03

این روزها کسانی که قصد بچه دار شدن را دارند،یا والدین عزیزی که کودکان خردسالی دارند نگران تربیت کودک خود هستند.

روانشناسی کودک و نوجوان شاخه ای از علم روانشناسی است که به پژوهش، پیشگیری، سنجش، تشخیص و درمان علائم و نشانه های روانشناختی کودک و نوجوان می پردازد.

روانشناسی نوجوان یکی از مهم ترین تخصص های روانشناسی است و مربوط به گروه سنی حساس است.
نوجوانی با تغییرات زیادی درفرد همراه است و نحوه ی رفتار با نوجوان مساله بسیار مهم است.

آیا فرزند نوجوان تان را می شناسید؟
نوجوانی دورانی است که فرد از نظرفیزیک و روان رشد چشم گیری دارد.

تغییراتی که در این دوران صورت می گیرد معمولا در بین دوره های کودکی و جوانی می باشند.

نوجوانی دورانی است که فرد رفتارهای تندی دارد و قطعا والدین با این رفتارها آشنایی دارند.

روانشناسی نوجوان به این دلیل اهمیت دارد زیرا دراین دوران تغییرات زیادی در فرد صورت می گیرد
و تکالیف ها و مهارت های زیادی را باید یاد بگیرد.

تغییرات بنیادی در مغز نوجوان
رشد مغز در نوجوانی، شکل گیری هویت و شخصیت فرد است.

در این دوران نواجوان علاوه برتغییرات جسمانی، تغییراتی را در فکر، روان و عملکرد مغز تجربه می کند که ممکن است سبب اشفتگی های رفتاری در او شود.

عده ای از محققان گزارش داده اندکه براساس یک دیدگاه یادگیری اجتماعی، وضعیت هویت والدین به خصوص اگر
آن ها دارای سبک هویت اطلاعاتی باشند، الگوی مناسبی را برای نوجوانان فراهم می کند تا از طریق
یادگیری مشاهده ای بتوانند هویت خود را رشد دهند.

اختلالات رفتاری در کودکان و نوجوانان
اختلالات رفتاری شایع ترین اختلالات سلامت روانی در بین پسران و دختران است.

رفتارهایی هستند که بیمار به وسیله آن ها به طور مکرر حقوق دیگران زیرپا می گذارد.

این اختلال در دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرد و در پسران بیشتراز دختران شایع است.

بسیاری از رفتارهای مرتبط با اختلالات رفتاری مثل نافرمانی ها معمولا از دوران کودکی دارند که بسیار شدیدتر و جدی تر هستند.

برخی از این افراد ممکن است اعتماد به نفس ضعیفی داشته باشند درحالی که برخی دیگر ممکن است ارزش بیش از حدی برای خود قائل باشند.

رفتار پرخطرو بی پروا مشخصه ی افرادی است که دچار اختلالات رفتاری هستند.

آن ها ممکن است در سنین پایین به رفتارهای جنسی ، سیگارکشیدن، نوشیدن الکل و موادمخدر و یا سایراآسیب های اجتماعی روی آورندکه باعث مشکلات زیادی خواهد شد.

بسیاری از افراد دارای ضریب هوشی کمتر از سطح میانگین و سطح عملکرد تحصیلی پایینی نیز برخوردارند.

و افکارمربوط به خودکشی در بین آنان دیده می شود.

بسیاری از افراد پس از رسیدن به دوران بزرگسالی رفتارهای متعادل وسالم و موفق و عملکرد اجتماعی بهتری دارند
اما بعضی از افراد ممکن است این اختلال را در بزرگسالی حفظ کرده و یا دچاراختلالاتی مثل اختلالات شخصیت
و سوءمصرف مواد نیز می شوند.

 

چگونه از بحان های دوره ی نوجوانی به سلامت عبور کنیم؟
به عنوان اعضای خانواده و یا والدین، می توانید با آگاهی از مجموعه ای از اصول، از جرم و بزهکاری در سنین نوجوانی پیشگیری کنید.
این موارد عبارتند از:

1. دوستی با فرزند و حذف فاصله ی الدین با فرزندان، به گونه ای که آن ها بتوانند مشکلات و نیازهای خود را به شما بگویند.
2. ایجادسازگاری درمحیط خانه
3. ایجاد فضای مناسب برای احساس امنیت، ارامش و صفا وصمیمیت و درک متقابل والدین و فرزندان
4. کمک به تنظیم برنامه ریزی مناسب برای نوجوانان
5. کمک به فرزندان برای دوست یابی صحیح

با نوجوان نافرمان چگونه رفتار کنیم؟
یکی از معمولی ترین انواع درگیرهایی که درسنین بلوغ به وجود می آید، مخالفت مکرر با پدرو مادراست.

نوجوانان دراین سن نافرمان می شوند و درهرمورد با والدین خود مخالفت می کنند.

نوجوانان هرکاری را که انجام می دهند تنها یک هدف را دنبال می کنند و آن هم رسیدن به استقلال است.

یکی از کلیشه های رایج نوجوانی، سرکشی و طغیان گری است که در تضاد با پدرو مادراست.

بهتر است دوستان فرزند خود را بشناسید- و والدین دوستانشان را هم بشناسید.

ارتباط منظم بین والدین می تواند راهی طولانی برای ایجاد یک محیط امن برای نوجوانان باشد.

خودتان را جای فرزندتان بگزارید و با او همدردی کرده و این طبیعی است که کمی نگران باشید .

از نوجوان تان انتظارات معقول داشته باشید
نوجوانان ممکن است در مورد سطح انتظارات والدین شان ناراحت شوند.

بااین حال انها اغلب درک می کنند که والدین شان به اندازه کافی به آن ها اهمیت می دهند. اگروالدین
انتظارات مناسبی داشته باشند، نوجوانان سعی خواهند کرد رفتارهای بهتری بروز دهند.

بنابراین به فرزندتان بگویید که به او اعتماد دارید اما اگر اعتمادتان شکسته شود او آزادی کمتری خواهد داشت.

بسیاری از والدین به بزرگ شدن نوجوان شان به چشم یک مصیبت نگاه می کنند. این در حالی است که نافرمانی و سرکشی، ویژگی دوره ی نوجوانی است و می توان آن را مدیریت کرد.

اصول شش گانه ی رفتار با نوجوانان
1- اجتناب از به کاربردن زور و فشار
هرگاه وارد مشاجره واعمال فشاربه نوجوانان شدید، به جای وارد کردن فشار بکوشید قوانین را ایجاد کنید که ازطریق آن، اختلاف هایتان را برطرف سازید.
همچنین گاهی بهتراست شیوه های کنترل را تغییر دهید و دست از کنترل مستقیم فرزندتان بردارید.

2- همدلی کردن با نوجوانان
وقتی والدین مشکلات دوران نوجوانی را درک می کنند این کار باعث می شود تا نوجوان شما درکنارتان احساس راحتی و آرامش کند و کمتر مخفی کاری کند.

3- مدارا کردن با نوجوانان
اگر بتوانیم کاری کنیم که فرزندمان احساسات، دلبستگی ها وناراحتی های خود را آشکارسازد، فرصت مناسبی برای مدارا با او و پرهیز از به کاربردن زورو فشارخواهیم داشت.

4- پرهیز از ایجاد عصبانیت
همه ی نوجوانان گاهی عصبانی و سرکش می شوند و این احساسات را به شکل های گوناگون نشان می دهند.
والدین باید به فرزندان کمک کنند تا احساسات و خشم ان ها به صورت مناسب ظاهرشود.

 

 

5- اغراق نکردن
اغراق در گفتار والدین یکی از عوامل پیدایش بی ثباتی در خانواده هاست:

“تو هیچ وقت موفق نمی شوی.” گاهی والدین عصبانی شده و و تهدیدها یا قول هایی می دهند که قادر به انجام آن ها نیستند.

گستاخی نوجوانان به دلایلی از جمله نشان دادن حس استقلال و متفاوت بودن از والدین،سردرگمی در هیجانات
واحساسات زودگذراین دوران، والگوپذیری از پدرو مادر است.

6- هرگز نوجوان را به حال خود رها نکنید.
با وارد شدن کودکان به سال های نوجوانی آنطور که به نظر می رسد اشتباه است که بعضی از نوجوانان را به حال خود تنها بگذاریم.

زمانی که نوجوان گستاخ مثل یک موجود خطرناک در اطراف می گردند. اما اگر اجازه دهید فاصله ی میان شما و نوجوان تان زیاد شود نمی توانید در زمان لازم که بیشتر از هروقت در خطرمسائلی مانند افسردگی، اعتیاد به اینترنت، اختلالات خوردن و یاآاسیب زدن به خودش قرار می گیرد به او کمک کنید.

هرچه زمان کمتری با آن ها بگذرانید، آن ها بیشتراحساس غریبگی خواهندکردو رفتارهایشان بدترخواهد شد.

سه نشانه اصلی که نشان می دهد نوجوان شما به روانشناس نیاز دارند
1- افکار آسیب رساندن به خود
اگریک نوجوان از رفتارهای خشونت آمیز استفاده کند و اغلب سعی می کند به خود آسیب برساند( مثل کوبیدن سر یا دست به دیوار،کندن مو)

2- استفاده از مواد مخدر
3- ناامیدی و تلاش برای خودکشی
بسیاری از والدین هنگامی که از فرزندان شان راجع به خودکشی می شنوند هیچ عکس العملی نشان نمی دهند.
آن ها فکر می کنند می توانند این وضعیت را کنترل کنند.

بااین حال افزایش آمار خودکشی درمیان نوجوانان نشان می دهد که والدین باید نسبت به چنین اتفاقاتی با احتیاط
بیشتری عکس العمل نشان دهند.

در نتیجه اگر نشانه هایی از بی حوصلگی، افکار یا رفتارهای مربوط به خودکشی و یا تمایلاتی برای استفاده از مخدر ها را مشاهده کرده اید، در اولین فرصت به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانید شرایط را تحت کنترل در آورید و به فرزندتان کمک کنید.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 203 تاريخ : يکشنبه 5 آبان 1398 ساعت: 17:11

 

بی قراری در کودکان یکی از مشکلات رایج کودکان می باشد که در سنین مختلف و در پی مشکلات و اختلالات متفاوت ممکن است در کودکان به وجود آید. دلایل متفاوتی برای بروز بی قراری در کودکان وجود دارد که می توان از داشتن خواب نامناسب تا تغییر در رژیم غذایی آن ها را نام برد. گاهی بی قراری در کودکان می تواند به علت داشتن اختلال و یا عارضه ای مانند انگل و خارش در کودک به وجود اید که ممکن است کودک به علت ترس از پزشک آن را بیان نکرده و بی قرار شود.

کودک بی قرار هم چنین ممکن است ریشه و بنیانی مادزادی داشته باشد که کودک به علت داشتن یک عارضه روحی و یا جسمی خاص از کودکی دچار بی قراری گردد. برخی از بی قراری ها نیز ممکن است صرفا برای جلب توجه والدین و یا سایر اطرافیان صورت گیرد.

برخی از روانشناسان اعتقاد دارند که کودک بی قرار می تواند نشان از هوش بالای او داشته باشد مثلا معلم در کلاس درس یک موضوعی را مطرح می کند و این کودک دارای هوش بالا سریعا موضوع را گرفته و می فهمد اما بقیه هم کلاسی هایش آن را نمی فهمند و در این حالات معلم مجبور است بارها آن را برای دیگران توضیح دهد که کودک باهوش بی حوصله شده و خسته می شود و ممکن است دچار بی قراری گردد. برخی از بی قراری ها در کودکان می تواند به علت معاشرت کودک و یا خانواده کودک با افراد شلوغ و جنجالی بوده که کودک مانند یک ضبط رفتارهای آن ها را تکرار می کند. هم چنین دیدن فیلم های خشن و مواردی که استرس و اضطراب را در کودکان افزایش می دهد نیز می تواند یکی از دلایل اصلی افزایش بی قراری در کودکان باشد.

وجود اختلافات در خانواده ها و مشاجره میان اعضای خانواده و پدر و مادر نیز یکی دیگر از دلایل افزایش استرس در کودک و بی قراری در او می شود که نیاز است تا خانواده ها این موارد را در حضور کودک به هیچ وجه انجام ندهند. در هنگام بی قراری در کودکان روش های متفاوتی می توان اتخاذ نمود که هر کدام از آن ها می تواند موثر و مفید واقع شود مثلا راه رفتن یکی از راه های آرام نمودن کودک است که اگر کودک نمی تواند راه برود همراه شدن با او و کمک نمودن برای راه رفتن او می تواند کمک خوبی برای آرام نمودن او داشته باشد. دویدن و بالارفتن از پله نیز راهی مناسب برای آرام نمودن کودکان بی قرار است ولی در هر صورت تنبیه کودک برای اینکه او را آرام کنیم نه تنها روشی کاملا غلط است که بسیار نابه جا بوده و می تواند مشکلات روحی و روانی متعددی برای کودک به بار بیاورد. تماشای اشیا و یا اسباب بازی های معلق و یا چیزهای که مانند کره چرخان هستند نیز راه مناسبی برای حواس پرتی در کودک بی قرار و آرام نمودن او است که مثلا می توان کره ای را چرخاند و به او گفت تا زمانی که کاملا بی حرکت نمانده به آن نگاه کنیم.

بازی با برخی اسباب بازی ها و مثلا بغل نمودن اسباب بازی های عروسکی و حیوانات می تواند کمک مناسبی به آرام نمودن کودکان بی قرار نموده و هم چنین بازی با خمیرهای بازی و مجسمه سازی نیز روشی مناسب است که والدین باید آن را مد نظر قرار دهند. یکی دیگر از راه هایی که می تواند باعث ایجاد آرامش در کودک بی قرار شود استفاده از توپ است در واقع کودکان با فشار دادن توپ می توانند ارامش بگیرند که البته نیاز است تا توپ باد نسبتا کمی داشته باشد و نرم باشد.

نقاشی کردن یکی دیگر از راه های خوب برای ایجاد آرامش در کودکان بیقرار است و در واقع در سنین مختلف متفاوت است مثلا فرزندی که هنوز توانایی رنگ امیزی درست ندارد می تواند با خط خطی کردن یک کاغذ با استفاده از مداد شمعی به آرامش برسد و کودکی که می تواند بهتر نقاشی کند با رنگ امیزی یک حیوان و یا درخت می تواند آرام شود. یکی دیگر از راه های موثر برای کاهش بی قراری در کودکان استفاده از گل و گیاهان است چرا که گیاهان بسیاری وجود دارند که استشمام آن ها می تواند موجب کاهش بی قراری در کودکان شود مثلا گیاه اسطوخودوس بسیار در این زمینه مفید است. گوش دادن به داستان از طریق فایل های صوتی نیز یکی دیگر از راه کارهای کاهش بی قراری در کودک است که می شود فایل صوتی را حتی برای چندین بار تکرار نمود.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 196 تاريخ : جمعه 3 آبان 1398 ساعت: 21:15

 

دکتر مایکل ویتزمن و همکارانش در کالج دانشگاه نیویورک در بخش سلامت جهانی و موسسه ی سلامت کودکان و سلامت جامعه، تحقیقات جدیدی را در رابطه با رشد همه گیر استفاده از قلیان در بین جوانان و نوجوانان امریکایی منتشر کرد. همین طور این تحقیقات در مجله ی تحقیقاتی نیکوتین و تنباکو نیز منتشر شده است، این مطالعه نشان داده است که استفاده شایع از قلیان در طول مدت زمان کوتاهی دو برابر شده است.

طبق برآوردی که در رابطه با استفاده بزرگسالان از تنباکو شده است (NATS) 2012- 2013، دکتر ویتزمن و تیمش نقشه برداری و محاسبه ای براساس طول دوره ای که شرکت کنندگان از قلیان در طول مدت زندگی شان استفاده کرده اند انجام دادند. نتایج شگفت انگیز و هشدار دهنده بودند – دوازده درصد از آمریکایی ها در طول دوره ی زندگی شان از قلیان استفاده کرده بودند.

بر طبق گفته ی دکتر ویتزمن: «باور ما بر این است که تحقیق در زمینه ی استفاده ی جغرافیایی و جمعیت شناختی حقایقی را در رابطه با استفاده از قلیان مشخص کرد، دکتر ویتزمن می گوید، براساس تحقیقات گذشته جامعه شناختی که صورت گرفته است مشخص شد که نرخ استفاده از قلیان در طول مدت کوتاهی، تنها در طول مدت سالهای کمی تغییر قابل توجهی داشته است. شیوع این پدیده در میان جوان (18 تا 24 ساله) حدود 20 درصد می باشد، و تقریبا استفاده از قلیان نسبت به استفاده از سیگار در یک سطح می باشد.

استفاده از قلیان اعتیاد آور است، و همان تاثیر مخربی که سیگار بر روی سلامتی فرد می گذارد قلیان نیز همان خطرات را دارا می باشد، و به دلیل استنشاق دود بیشتری نسبت به سیگار خطر آن برای سلامتی بیشتر می باشد، همچنان برخی افراد بر این باور هستند که استفاده از قلیان نسبت به سیگار سالمتر می باشد، به دلیل افزایش این باور اشتباه اشتیاق استفاده از قلیان در جامعه رو به افزایش می باشد. این پدیده در کشورهای خاورمیانه از جمله کشور ما، ایران، بسیار بیشتر از سایر کشورها در حال رشد می باشد.

دیگر مطالعاتی که در این مقاله به آن اشاره شد نشان می دهد که بیشتر افرادی که از قلیان استفاده می کنند درکی این چنینی وجود دارد: «خطر کمتر، اعتیاد آوری پایین تر، ضرر کمتری دارد، و در جامعه نیز طرفدار بیشتری دارد.» همچنین، مطالعات مشخص کرد داشتن نگرش مثبت در استفاده از قلیان باعث افزایش استفاده از آن و افزایش شروع استفاده از قلیان می شود. نگرشی که در رابطه با استفاده از سیگار در بین افراد در گروه سنی یکسان در تضاد می باشد و فکر می کنند که سیگار مضر بوده ولی قلیان این ویژگی را کمتر دارا می باشد.

شیوع استفاده از قلیان در بین مردان مجرد رو به افزایش می باشد، و افراد دارای سطح تحصیلی بالاتر و سطح درامد بالاتر میزان استفاده ی بیشتری از قلیان را دارا می باشند. این اتفاق با میزان استفاده از سیگار کاملا در تضاد می باشد، زیرا میزان استفاده از سیگار در بین افراد با درآمد پایین و با سطح تحصیلی پایین تر شیوع بیشتری دارد.

در این مطالعه کمبود میزان اطلاعات قابل دسترس ایالتی و مناطق بومی در رابطه با کافه هایی که در آنها قلیان سفارش داده می شود و میزان تبلیغات و آگهی این کافه ها ارائه می نمایند در ارتباط می باشد. بدین ترتیب، در این مطالعه به محققان اجازه داده نشد که میزان استفاده موجود متفاوت از لحاظ جغرافیایی در رابطه با سیاست های موجود مورد مطالعه قرار گیرد. مطالعاتی که در آینده صورت خواهد گرفت برای تعیین سیاست ها و نرخ استفاده از قلیان را پیشنهاد می کنند. همچنین در این مطالعه توصیه های مضاعفی در رابطه با تاثیری که قلیان بر روی سلامتی کسانی که از آن استفاده نمی کنند را دارا می باشد را ارائه می نماید.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 221 تاريخ : چهارشنبه 1 آبان 1398 ساعت: 19:08